در ایامی که خیلی دلها کربلا را میخواهد و کربلا انتظار قدمهای عاشقان سیدالشهدا(ع) را میکشد، خاطرهای را از شهید «سیدحمید میرافضلی» همررزم و همرکاب شهید محمد ابراهیم همت را میخوانیم که چگونه دیدن ضریح امام حسین(ع) دلش را برده بود. نفر وسط شهید سیدحمید میرافضلی * سیدحمید در کربلا وقتی رفتیم کربلا، از قبل با تمام بچهها هماهنگ کردیم که همه حالت طبیعی داشته باشند و احساسات خودشان را کنترل کنند، تا قبل از ورود به حرم همه حال طبیعی داشتند، اما همین که چشم سیدحمید به ضریح امام حسین(ع) افتاد، پاهایش شروع کرد به لرزیدن و از خود بیخود شد. همان جا نشست و شروع کرد به گریه کردن؛ بچهها چند بار رفتند بالای سرش و به جدش قسمش دادند که گریه نکند، فوری بلند شود اما انگار سید چیزی نمیشنید، همین طور نشسته بود و گریه میکرد. دست آخر بچهها از ترس بعثیها از حرم بیرون رفتند، اما سید هنوز داخل حرم بود و یک گوشه گریه میکرد، بعد از 20 دقیقه سید خیلی آرام از حرم خارج شد، بچهها دورهاش کردند و با اعتراض از او خواستندکه توضیح دهد چرا این کار را کرده؟ سید سرش را بالا آورد و در حالی که اشک تمام صورتش را خیس کرده بود، خیلی آرام گفت: «به جدم قسم دست خودم نبود». نفر وسط شهید سیدحمید میرافضلی شهید «سیدحمید میرافضلی» متولد 1333 در شهر رفسنجان است؛ وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکمت و دوران دبیرستان را در مدرسه شریعتی در رشته طبیعی پشت سر گذاشت، در سال 52 به خدمت سربازی اعزام شد و بعد از اتمام خدمت سربازی توانست در اداره کشاورزی در قسمت آزمایشگاه استخدام شود. در این احوال بود که صدای انقلاب از قم، تبریز و یزد به گوش رسید و او در راه انقلاب قدم برداشت و فعالیتهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی را آغاز کرد. زمانی که جنگ ایران و عراق شروع شد، همراه بقیه به جنگ رفت و نقش مهمی را در عملیاتها ایفا کرد و سرانجام در عملیات خیبر در منطقه جزیره مجنون با مسئولیت اطلاعات و عملیات قرارگاه کربلا بر مرکب حاج محمد ابراهیم همت فرمانده وقت لشکر 27 محمد رسول الله(ص) آسمانی شد. * فرازی از وصیتنامه شهید «سیدحمید میرافضلی» ای سرور و آقا و مولای من به حرمت آن لحظهها و ثانیههای مقدسی که مخلصین در جبههها شما را به صورت عینی مشاهده میکنند، قسمتان میدهم که شفاعت کنید ما را به درگاه ایزد منان که لحظهای را روا مدار بر ما آن ننگی که تاریخ از کوفیان یاد میکند. ای جوانان و پاکدلان! تقویت کنید دوستی اهل بیت(ع) را در قلبتان و نورانی کنید قلب خود را با نور قرآن؛ تفکر کنید در آیات نجاتبخش آن و مطالعه کنید، بزرگترین منبع فضایل اخلاقی و بالاترین رحمت الهی را تا تسخیر ناپذیر شود جهانبینی و افکارتان از اندیشه غیرالهی. اما مادر! به جد بزرگوارم به یگانگی خدا این اجازه را اگر خدا داده بود و شرک نبود تو را سجده میکردم که آفرین و درود جدهات فاطمه(س) بر تو و استقامت تو.